بیجا

لغت نامه دهخدا

بیجا.( ق مرکب ) بی هنگام. بی وقت. بی موقع. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. آن که جا و مکان یا خانه ندارد.
۲. [مجاز] بی هنگام، بی موقع.
۳. [مجاز] نادرست.
۴. [مجاز] بی سبب.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بیهوده بی فایده . ۲ - بی موقع بی هنگام بی وقت. ۳ - ناصواب نادرست. ۴ - بی سبب .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم