بوده

لغت نامه دهخدا

بوده. [ دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) وجودداشته و هستی داشته. ( ناظم الاطباء ).وجودداشته. موجود. ( فرهنگ فارسی معین ) :
ای به ازل بوده و نابوده ما
وی به ابد مانده و فرسوده ما.نظامی.ورای همه بوده ای بود او
همه رشته گوهرآمود او.نظامی.|| واقعشده. حادث گشته. ( فرهنگ فارسی معین ). شده وگشته. ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(دِ ) (ص مف . ) ۱ - وجود داشته ، موجود. ۲ - واقع شده ، حادث گشته .

فرهنگ فارسی

بشر دوست ویونان دوست فرانسوی ( و. پاریس ۱۴۶۷- ف. ۱۵۴٠ م . ) وی از تقرب خود نزد فرانسوای اول استفاده کرده [ کلژ دو فرانس ] را ایجاد کرد .
( اسم ) ۱ - وجود داشته موجود . ۲ - واقع شده حادث گشته .

دانشنامه عمومی

بوده (دهانه). بوده یک دهانه برخوردی در ماه است.
این دهانه ۱۰ دهانه اقماری دارد.
بوده (نروژ). بوده ( تلفظ نروژی:    ( گوش دهید ) ) یک منطقهٔ مسکونی در نروژ است که در نوردلاند واقع شده است. بوده ۱٬۳۹۵٫۳۰ کیلومتر مربع مساحت و ۵۱٬۵۵۸ نفر جمعیت دارد. موزه هوانوردی نروژ و اولین سینمای کشور نروژ بنام Fram Kino در این شهر واقع شده. در سال 2024 بوده بعنوان پایتخت فرهنگی اروپا شناخته خواهد شد.
شهرهای ویبورگ و بخش یونشوپینگ خواهرخوانده های بوده هستند.

ویکی واژه

وجود داشته، موجود.
واقع شده، حادث گشته.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم