سیان

لغت نامه دهخدا

سیان. [ س َ ] ( اِ ) گیاهی است که بر درخت پیچد و به عربی عشقه گویند. ( برهان ) ( اوبهی ) ( آنندراج ). و بپارسی پیچه و تحفه گفتند که آنرا پرسیان نیزگویند. ( از فرهنگ رشیدی ) ( از آنندراج ) :
آنکه سرش از فضل خداوند بتابد
فردا بکند آتش و اغلال سیانیش.ناصرخسرو.از این پسش توببینی دوان دوان در دشت
بکفش و موزه درافکنده صدهزار سیان.عمعق.

فرهنگ معین

(سَ ) (اِ. ) عشقه ، گیاهی که به درخت پیچد.

فرهنگ عمید

= برسیان

فرهنگ فارسی

گیاهی است که بر درخت پیچد و بعربی عشقه گویند

دانشنامه عمومی

سیان (جرقویه). سیان روستایی در دهستان جرقویه سفلی بخش مرکزی شهرستان جرقویه استان اصفهان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۳۱۹ نفر ( ۱۰۹خانوار ) بوده است.
سیان (روسیه). سیان ( به لاتین: Sian ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در استان آمور واقع شده است.
سیان (صنعاء). سیان ( به عربی: سیان ) یک منطقهٔ مسکونی در یمن است که در استان صنعا واقع شده است.
سیان (هرند). سیان، مرکز دهستان رودشت و روستایی از توابع بخش اژیه شهرستان هرند در استان اصفهان ایران است. این روستا در مسیر جاده اصفهان ورزنه واقع شده است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۵۵۶ نفر ( ۱۶۷خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

همریشه با نیا-اسلاوی sěno «کاه»، لیتوانیایی šienas، لاتویایی siens «کاه»؛ از نیا-هندواروپایی -s)ḱeh₁y)* «رنگ پریده». از لحاظ معنایی در زبانهای اروپایی اشاره به رنگ کاه دارد و در فارسی اشاره به رنگ برگ نوع Hedera helix.
سَن: عشقه، گیاهی که به درخت پیچد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال ارمنی فال ارمنی فال انبیا فال انبیا فال تک نیت فال تک نیت