لغت نامه دهخدا
مکن خویشتن از ره راست گم
که خود را به دوزخ بری بافدم.رودکی.و هر گه که تیره بگردد جهان
بسوزد چو دوزخ شود بادغر.خسروی.هر آن کس که پیش من آید به جنگ
نبیند به جز دوزخ و گور تنگ.فردوسی.بهشت است و هم دوزخ و رستخیز
ز ننگ و ز بد نیست ما را گریز.فردوسی.همان زشت شد خوب و شد خوب زشت