لغت نامه دهخدا خونخواه. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خون خواهنده. آنکه دعوی خون کسی می کند. انتقام گیرنده. ( ناظم الاطباء ). طالب ثار. ( یادداشت مؤلف ) : گفت رنج از برای خود نبرم بلکه خونخواه صدهزار سرم.نظامی.ز خونخواه دارا هراسیده گشت.نظامی.