لغت نامه دهخدا
خاوری. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب بخاور. || کنایه از آفتاب عالمتاب است :
هرسنگ را کز ساحری کرد و صبا میناگری
از خشت زر خاوری میناش دینار آمده.خاقانی.
خاوری. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب بخاور. || کنایه از آفتاب عالمتاب است :
هرسنگ را کز ساحری کرد و صبا میناگری
از خشت زر خاوری میناش دینار آمده.خاقانی.
منسوب بخاور یا کنایه از آفتاب عالمتاب است .