پردازش

لغت نامه دهخدا

پردازش. [ پ َ زِ ] ( اِمص ) توجه. اشتغال :
به سه روز شاه جهان را ز رزم
نبد ایچ پردازش خواب و بزم.فردوسی.ولی این کلمه بیش از یکجای نیامده و ظاهراً تصحیفی است و شاید اصلاً در این بیت پرواش از... بوده است.

فرهنگ معین

(پَ زِ ) (اِمص . ) ۱ - به کاری دست زدن ، آهنگ کاری کردن . ۲ - انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آسایش فراغت .

فرهنگستان زبان و ادب

{processing} [رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] انجام عملیات بر روی داده ها
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انگلیسی فال انگلیسی فال ورق فال ورق