لغت نامه دهخدا
- هیجان انگیز؛ شورانگیز.
- هیجان دم:
یک نیمه رخش زرد و دگر نیمه رخش سرخ
این را هیجان دم و آن را یرقان است.؟|| خشم و غضب.( فرهنگ فارسی معین ).
هیجان ( به انگلیسی: Emotion ) در روان شناسی معمولاً به احساس ها و واکنش های عاطفی گفته می شود. آمیگدال در مغز، ورودی های احساسی را پردازش می کند و پاسخ مناسب به آن ورودی را شکل می دهد. هر هیجان از سه مؤلفهٔ اساسی برخورد است:
• مؤلفهٔ شناختی، افکار، باورها و انتظارهایی که نوع و شدت پاسخ هیجانی را تعیین می کنند. آنچه برای یک فرد فوق العاده لذت بخش است، ممکن است برای دیگری کسل کننده یا آزاردهنده باشد.
• مؤلفهٔ فیزیولوژیکی که شامل تغییرات جسمی در بدن است. برای مثال، هنگامی که بدن از نظر هیجانی به واسطهٔ ترس یا خشم برانگیخته می شود، ضربان قلب زیاد می شود، مردمکها گشاد می شوند و میزان تنفس افزایش می یابد. اکثر هیجان ها شامل یک انگیختگی کلی و غیر اختصاصی دستگاه عصب هستند. با این حال در سال ۲۰۰۷ پس از انجام آزمایش های گوناگون روی میمونها محققان به این نتیجه رسیدند که مدارهای عصبی متفاوتی در آمیگدال برای پردازش دو هیجان ترس و غافلگیری فعال می شوند.
• مؤلفهٔ رفتاری، به حالت های مختلف ابراز هیجان ها اشاره می کند. جلوه های چهره ای، حالت های اندام و حرکت های بیانگر، و آهنگ صدا همراه با خشم، لذت، شادی، غم، ترس و هیجان های دیگر تغییر می کنند.
• جلوهٔ چهره ای مهم ترین شکل ارتباط هیجانی هستند. بررسی هایی که صورت گرفته اند، نشان می دهند که برخی از جلوه های خاصِ چهره ای، ذاتی هستند؛ و بنابراین، در همه جای دنیا آن ها را می شناسند.
• هیجان ها متشکل از الگوهای پاسخ های فیزیولوژیکی و رفتارهای مخصوص به نوع هستند؛ و در واقع غالباً از نظر مردم هیجان همان احساسی است که به فرد دست می دهد؛ ولی هیجان یک رفتار است نه یک تجربهٔ خصوصی و پدیده ای است که در بقای نوع و تولید مثل نقش دارد.
• از علایم هیجان می توان به تپش قلب و بالا رفتن فشار خون اشاره کرد.
باید متوجه بود که معنای عواطف و احساسات در گذر زمان دستخوش تغییراتی شده است. به خصوص در متن های ترجمه شده به فارسی باید توجه داشت که صحبت از کدام یک از آن دو است. برای مثال در فرهنگ استنفورد بیان شده است: برای عاطفه ای مثل ترس هنگام رو به رو شدن با یک خرس می توان اجزای منطقی مختلفی در نظر گرفت؛ جزء ارزیابانه ( تشخیص این که خرس خطرناک است )، جزء فیزیولوژیکی ( افزایش ضربان قلب و فشار خون )، جزء پدیدارشناسانه ( احساس ناخوشایند )، جزء قابل دیدن ( گشاد شدن مردمک )، جزء رفتاری ( میل به فرار )، وجزء ذهنی ( افزایش تمرکز ) اما کدام یک جزء اساسی عاطفه تلقی می شود؟
هیجان (آلبوم کارلی ری جپسن). هیجان ( انگلیسی: Emotion ) ( یا به سبک نوشتاری E•MO•TION ) سومین آلبوم استودیویی از خواننده کانادایی کارلی ری جپسن است. آلبوم در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۵ در ژاپن و در ۲۱ اوت ۲۰۱۵ ازطریق اینترسکوپ رکوردز در سراسر جهان منتشر شد.
هیجان (دیواندره). هیجان یک روستا در ایران است که در استان کردستان واقع شده است. هیجان ۱۷۲ نفر جمعیت دارد.
هیجان (فیلم ۱۹۶۵). هیجان ( به انگلیسی: Thrilling ) فیلمی ایتالیایی در سبک کمدی محصول سال ۱۹۶۵ است که در سه بخش و توسط سه کارگردان مختلف ساخته شده است.
سه بخش: در اولی یک معلم دائماً نگران این فکر است که همسرش به او خیانت می کند. وقتی او به نزد یک روانشناس می رود به او اجازه می دهد که بفهمد ترسش مربوط به خیانت گهگاهی او به همسرش است. وقتی او ماجرای معشوقه اش را به همسرش می گوید، همسرش او را می بخشد. در بخش دوم یک زن شوهری دارد که او را با لباس یک شخصیت کمیک پوشانده است. در بخش آخر مجبور است شبش را در یک هتل رازآلود به خاطر خراب شدن خودرو خود بگذراند.
هََیَجان (emotion)
در روان شناسی، احساسی قدرتمند. حالتی پیچیده در بدن و ذهن است که از لحاظ جسمی موجب تغییرات فیزیولوژیکی مانند افزایش یا کاهش ضربان قلب، کاهش یا افزایش فعالیت برخی غدد، یا تغییر درجه حرارت بدن می شود و از لحاظ جنبه های ذهنی منجر به افزایش ادراک و گاه آشفتگی در تفکر و قضاوت می شود. در این حالت، فرد میل به بروز احساس دارد و ممکن است به رفتار غیرارادی دست بزند. واکنش های هیجانی اولیه عبارت اند از خشم، عشقو ترسکه به صورت پاسخی فوری در مقابل محرک های بیرونی روی می دهند یا حاصل فرآیند ذهنی غیر مستقیم، نظیر حافظه، تداعی یا درون نگری اند. هیجان موضوعی مشترک در زیست شناسی و روان شناسی است و بحث های بسیار برانگیخته است. چارلز دارویندر اثرش با عنوان بروز عواطف در انسان و جانوران(۱۸۷۲) استدلال کرد که هیجان هایی ویژه و بنیادی وجود دارند که موجب تحریک، و سپس موجب بروز رفتار آشکار می شوند. ویلیام جیمز، به عکس، اعتقاد داشت که هیجان ها در واقع حس تغییرات بدن اند و زمانی رخ می دهند که برخی وقایع مهیج پیش می آید؛ فیزیولوژیست دانمارکی، کارل لانگه(۱۸۳۴ـ۱۹۰۰) مستقلاً به همین نتیجه رسید. نظریۀ آن ها، معروف به نظریۀ جیمز ـ لانگهدر آغاز قرن۲۰ به نقد کشیده شد. اخیراً روان شناس امریکایی، استانلی چستر، و دیگران پیشنهاد کردند که تغییرات احشایی کمابیش در همۀ هیجان ها یکسان اند، اما کیفیت احساسات، ازجمله ترس، شادی، وجد، و امثال این ها، بستگی به ارزیابی ادراکی و شناختی فرد از شرایط تازه، آشوب ها، و تناقضات محیط دارد.
هِی، جان (۱۸۳۸ـ۱۹۰۵)(Hay, John)
سیاستمدار جمهوری خواه امریکایی. نخستین معاون وزیر امور خارجه بود (۱۸۷۸ـ۱۸۸۱). در ۱۸۹۷ در مراسم سوگند ریاست جمهوری ویلیام مکینلی، به سفارت امریکا در انگلستان منصوب و متعاقباً وزیر امور خارجه شد. پس از جنگ با اسپانیا (۱۸۹۸) هدایت مذاکرات صلح را برعهده داشت. همچنین تنظیم کنندۀ پیمان هی ـ پونسفوتبا انگلستان (۱۹۰۱) و حل وفصل کنندۀ مناقشۀ مرزی آلاسکا میان امریکا و کانادا (۱۹۰۳) بود. در سیلمایندیانا به دنیا آمد. در جریان جنگ داخلی امریکااز منشیان شخصی آبراهام لینکلنبود (۱۸۶۱ـ۱۸۶۵). از نوشته های اوست: ترانه های پایک کاونتی(۱۸۷۱)، روزهای کاستیلی(۱۸۷۱)، مجموعۀ اشعار (۱۸۹۰) و آبراهام لینکلن (۱۸۹۰) با همکاری جِی جی نیکولی.