لفاف

لغت نامه دهخدا

لفاف. [ ل ِ ] ( ع اِ ) جامه برونی که بر مرده پیچند. ( آنندراج ) ( منتخب اللغات ). لفافه. ساروق. || پارچه که گرد چیزی پیچند، چنانکه بسته پستی را.
- لفاف کردن ؛ پیچیدن.

فرهنگ معین

(لِ یا لَ فّ ) [ ع . ] (اِ. ) پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پارچ. بیرونی که بر مرده پیچند. ۲ - پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند .

فرهنگستان زبان و ادب

{cover , packing , wrapping , emballage (fr. )} [مهندسی مخابرات - پست] ظرف یا پارچه یا کاغذ مقاومی برای بسته بندی مرسوله ها و حفاظت از آنها در هنگام جابه جایی

ویکی واژه

پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال تک نیت فال تک نیت