لغت نامه دهخدا
عینکی. [ ع َ / ع ِ ن َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عینک. آنکه عینک به چشم زند. کسی که عادت به عینک زدن دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عینک شود.
- مار عینکی؛ نوعی مار سمی خطرناک از گروه ماران پروتروگلیف است که در موقع خشم ناحیه گردن خود را پهن میکند و در این حال تصویر عینکی بر روی فلسهای ناحیه خلفی گردن حیوان پدیدار گردد. این گونه مار در هندوستان فراوان است و سالیانه در حدود بیست هزار تن از زهر وی کشته شود.کفچه مار هندی. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به مار شود.