شفاها

لغت نامه دهخدا

( شفاهاً ) شفاهاً. [ ش ِ هََن ْ ]( ع ق ) هر آنچه روبرو گفته شود. ضد کتبی. ( ناظم الاطباء ). بمشافهه. بزبان. لفظاً. حضوراً. زبانی. نه به پیغام. برخلاف پیغام. برخلاف کتباً. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

هر آنچه روبرو گفته شود ضد کتبی بزبان لفظا .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم