شده بند. [ ش ُ دَ / دِ ب َ ] ( نف مرکب ) واقعه نویس را گویند. ( برهان ). شده وند. پدیده نویس. آینده نویس. نوپدیدنویس. ( یادداشت مؤلف ). وقایعنگار و بیننده و ناظر و استوار و امین که هرچه شده وگذشته و دیده نوشته به پادشاه برساند. ( آنندراج ).
فرهنگ معین
(شُ دَ یا دِ . بَ ) تاریخ نویس ، مورخ .
فرهنگ عمید
۱. خبرنگار، وقایع نگار. ۲. تاریخ نویس، شده نگار.
فرهنگ فارسی
( صفت ) وقایع نویس وقایع نگار . خبرنگار، وقایع نگار، تاریخ نویس، شده نگار