سطحی

لغت نامه دهخدا

سطحی. [ س َ ] ( ص نسبی ) ظاهری و خارجی و بیرونی. ( ناظم الاطباء ). || بی عمق. || بیهوده و بی معنی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی . ظاهری و خارجی و بیرونی . یا بیهود و بی معنی .

ویکی واژه

superficiale
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال رابطه فال رابطه فال لنورماند فال لنورماند فال ای چینگ فال ای چینگ