رودگر
رودگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه تارهای ساز و زه کمان بسازد. ( آنندراج ). سازنده تارهای ساز و زه کمان. ( ناظم الاطباء ) : گفت هان رودگر بیار شتاب قد صد گز طناب محکم تاب.امیرخسرو ( از آنندراج ). || مغنی. مطرب. ( ناظم الاطباء ). رودگر. [ گ َ ] ( اِخ ) یکی از قبیله های چهارگانه ای است که سکنه تلور را تشکیل میدهند و تلور دیهی است از دیههای نوکنده. ( مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 66 ).
(گَ ) (ص . ) زهتاب ، سازندة تارهای ساز و زه کمان .
کسی که تارهای ساز و زه کمان درست می کند، زهتاب.
کسی که تارهای سا وزه کمان درست میکند، زهتاب ( صفت ) کسی که تارهای زه و کمان سازد زهتاب . یکی از قبیله های چهار گانه ای است که سکنه تلور را تشکیل میدهند و تلور دیهی است از دیه های نوکنده .
زهتاب، سازندة تارهای ساز و زه کمان.
فال و استخاره
فال کارت
فال عشق
فال تاروت