راست خانه. [ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) که خانه راست دارد. که بر جهت واحدی است. که یکرویه است. آدم راست و امین را گویند و در اصطلاح کسی را گویند که با همه کسی از قرار راستی و درستی معاش کند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). کسی که با همه کس از روی راستی و درستی ودیانت و امانت معاش کند. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). به معنی کسی که راست و درست باشد. ( غیاث ) : با من ای خاصگان درگه من راست خانه شوید چون ره من.نظامی.چو راست خانه کسی ام که روزگار مرا همی طرازد بر خط استوا پرده.کمال الدین اسماعیل ( ازآنندراج ). || کنایه از چیز راست و درست باشد. ( از آنندراج ). || مستقیم. درست : کجیها شد ز شرعت راست خانه کمانها نیز آمد بر نشانه.ناظم هروی ( از آنندراج ).|| راست رو : مهره شطرنج هرگاه راست برود راست خانه است و شاه شطرنج همیشه راست حرکت میکند. ( هفت پیکر چ وحید ص 100 ).
فرهنگ معین
(نِ یا نَ ) (ص مر. ) کنایه از: ۱ - شخصی که با همه کس از قرار راستی و درستی و امانت و دیانت رفتار کند. ۲ - هر چیز راست و درست .
فرهنگ عمید
۱. کسی که بنیان زندگانیش بر راستی و درستی باشد، آن که با همه کس از روی راستی و درستی رفتار می کند. ۲. راست ودرست.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - شخصی که با همه کس از قرار راستی و درستی و امانت و دیانت رفتار کند ۲ - هر چیز راست و درست .
ویکی واژه
کنایه از: شخصی که با همه کس از قرار راستی و درستی و امانت و دیانت رفتار کند. هر چیز راست و درست.