لغت نامه دهخدا
راسب. [ س ِ ] ( اِخ ) ابن الخزرج بن جدة، جدی جاهلی است فرزندان وی بطنی از قبیله جرم از قحطانیه بوده اند. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 315 ).
راسب. [ س ِ ] ( اِخ ) ابن راسب بن مالک بن جدعان. جدی جاهلی است فرزندان وی بطنی از قبیله دشنوءة ازقبیله قحطان بوده اند. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 315 ).