لغت نامه دهخدا
یمین. [ ی َ ] ( ع اِ ) سوی راست، خلاف یسار. ج، اَیْمُن، ایمان. جج، ایامن، ایامین. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دست راست از سویها. ( یادداشت مؤلف ). سوی دست راست و به این معنی جمع ندارد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). سوی دست راست.