گوپال

لغت نامه دهخدا

گوپال. ( اِ ) عمود و گرز آهنین. ( برهان ). گرز و عمود. ( آنندراج ) :
چو بینند تاو بر و یال من
به جنگ اندرون زخم گوپال من.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 348 ).چو دیوان بدیدند گوپال اوی
بدرّید دلْشان ز چنگال اوی.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 349 ).مگر بازبینم بر و یال تو
سر و بازوی و چنگ و گوپال تو.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 2 ص 333 ).|| تخت و اورنگ آهنین و چوبین ( ؟ ) . ( برهان ).
گوپال. ( اِخ ) نام مبارزی بوده از خویشان پادشاه روس. ( برهان ). با بای فارسی ، نام مبارزی بوده از خویشان پادشاه روس. ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

= کوپال: به پای آورد زخم گوپال من / نراند کسی نیزه بر یال من (فردوسی:۲/۱۳۵ ).

فرهنگ فارسی

نام مبارزی بوده از خویشان پادشاه روس .

ویکی واژه

گرز، از اداوت جنگی اولیه، چوبی سر کلفت یا چوبی با ریشه‌ مناسب دوئل تهیه بود. نخستین گرز گاوسر از آن فریدون بود. نیندازد از دست گوپال را/ مگر گم کند رستم زال را «فردوسی»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ارمنی فال ارمنی فال مکعب فال مکعب فال عشقی فال عشقی