گنج سوخته

لغت نامه دهخدا

گنج سوخته. [ گ َ ج ِ ت َ / ت ِ ] ( اِخ ) نام گنج پنجم است از جمله هشت گنج خسروپرویز و معنی ترکیبی آن گنج سنجیده است ، چه سخته و سوخته بمعنی سنجیده هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ). نام گنج پنجم است از جمله هفت گنج خسروپرویز. ( جهانگیری ). و رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 306 شود:
دگر گنج کش خواندی سوخته
کز آن گنج بد کشور افروخته.
فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2892 ).
و رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 487 شود. در الجماهر بیرونی درباره گنج سوخته افسانه ای آمده است که خلاصه آن چنین است : در سرزمین فارس گنجینه ای بود آراسته به مالها و دراهم وانواع گوهرها و عطریات و روغنها، پس صاعقه در آن افتاد و چهار ماه حریق آن دوام داشت و بوی آن تا چهل فرسخ گرداگرد حیوانات را میکشت و چون آتش خاموش شد خاکستر را بجستند در زیر آن یاقوتهای سرخ یک قطعه دیده میشد... رجوع به الجماهر ص 72 شود.
گنج سوخته. [ گ َ ج ِ ت َ / ت ِ ] ( اِ مرکب ) نام لحنی است تصنیف باربد. ( فرهنگ رشیدی ). نام لحن هیجدهم است از سی لحن باربد. ( فرهنگ نظام ). نام نوائی است از موسیقی. ( ناظم الاطباء ). در خسرو و شیرین نظامی چ وحید دستگردی ص 191 لحن سوم ذکر شده است :
ز گنج سوخته چون ساختی راه
ز گرمی سوختی صد گنج را آه.نظامی ( خسرو و شیرین ص 191 ).

فرهنگ معین

( ~ِ تِ ) (اِ. ) ۱ - نام گنج پنجم از گنج های خسرو پرویز. ۲ - نام لحنی از سی لحن باربد.

فرهنگ فارسی

نام لحن هیجدهم است از سی لحن باربد.
نام لحنی است تصنیف باربد . نام لحن هیجدهم است از سی لحن باربد .

ویکی واژه

نام گنج پنجم از گنج‌های خسرو پرویز.
نام لحنی از سی لحن باربد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ارمنی فال ارمنی فال شمع فال شمع