گراس

لغت نامه دهخدا

گراس. [ گ َ ] ( اِ ) تکه و نواله و به عربی لقمه باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ). توشه. تکه. لقمه :
جمله نعمت های الوان بهشت
یک گراس از خوان احسان تونیست.
غضائری ( از جهانگیری ) ( حاشیه برهان قاطع چ معین ).
|| ( ص ) عزیز. مکرم. ( آنندراج از فرهنگ رشیدی ).
گراس. [ گ ِ ] ( اِخ ) فرانسوا ژزف پل کنت دُ ملاح فرانسوی که به هنگام جنگ آمریکا شهرت یافت. متولد بسال 1722 م. در «بار» و متوفی در 1788 م.

فرهنگ معین

(گَ ) (اِ. ) تکه ، نواله ، لقمه .

فرهنگ عمید

۱. تکه، نواله، لقمه: جمله نعمت های الوان بهشت / یک گراس از خوان احسان تو نیست (غضایری: لغت نامه: گراس ).
۲. باقی ماندۀ طعام

فرهنگ فارسی

فرانسوا ژوزف پل مارکی د گراس - تیلی کنت د دریانورد و ژنرال فرانسوی متولد در [ بار ] در سال ۱۷۲۲ - ف. در ۱۷۸۸ م. ) وی در سال ۱۷۷۹ بفرماندهی ناوگانی در جزایر آنتیلها ماموریت یافت و در جنگهای دمینیک شرکت جست و در دماغه هانری ژنرال لافایت و دریاسالار هود را در هم شکست . پیروزیهای وی در بدست آمدن استقلال ایالات متحده آمریکا موثر افتاد .
( اسم ) تکه نواله لقمه : جمله نعمتهای الوان بهشت یک گراس از خوان احسان تو نیست ( غضایری )

دانشنامه عمومی

گراس (اسطوره). گراس ( به یونانی: Γῆρας ) در اسطوره های یونان، خدای پیری است.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ماری جوانا
گراس (شهر). گِراس (شهر)(Grasse)
شهری نزدیک کن در ولایت آلپ ـ ماریتیم، در جنوب شرقی فرانسه. در ارتفاع ۲۰۰ تا ۴۰۰متری از سطح دریا برفراز تپه ای مشرف بر مدیترانه واقع شده است. جمعیت آن ۴۲,۱۰۰ نفر است (۱۹۹۰). تفریحگاه و مرکز صنعت عطرسازی است و به همین علت پرورش گل در این شهر رواج فراوان دارد. زیتون و پرتقال نیز دیگر محصولات آن را تشکیل می دهند. کلیسایی جامع به سبک گوتیک از قرن ۱۱م با سه تابلو از روبنس و یک اثر از ژان ـ اونوره فراگونار در گراس به جا مانده است. تندیسی از فراگونار نیز در شهر است و ویلای او را به موزه تبدیل کرده اند؛ گراس محل تولد فراگونار است (۱۷۳۲).

ویکی واژه

تکه، نواله، لقمه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال فنجان فال فنجان