کلاهدار

لغت نامه دهخدا

کلاهدار. [ ک ُ ] ( نف مرکب ) آنکه کلاه بر سر دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). دارنده کلاه. || کنایه از پادشاه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). کنایه از پادشاه. سلطان. ( فرهنگ فارسی معین ). تاجدار. و رجوع به کلاه و کلاهداری شود.

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص . ) پادشاه ، سلطان .

فرهنگ عمید

۱. کسی که کلاه بر سر دارد.
۲. [مجاز] پادشاه.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه کلاه بر سر دارد . ۲ - پادشاه سلطان .

ویکی واژه

پادشاه، سلطان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی فال قهوه فال قهوه