کرون

لغت نامه دهخدا

کرون. [ک ُرْ وَ ] ( اِ ) کرن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). کرند. کرنده. کرنگ. ( فرهنگ فارسی معین ). اسبی را گویند که رنگ او مابین زرد و بور باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ). رجوع به کرن ، کرند، کرنده و کرنگ شود.
کرون. [ ک َرْ وَ ] ( اِخ ) نام یکی از بلوکات اصفهان. ( منتهی الارب ). از بلوکات اسپاهان حد شمالی برخوار و دهق ، شرقی نجف آباد، جنوبی لنجان و فریدن و غربی فریدن است ، 95 قریه و در حدود 19352 تن جمعیت دارد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

یکی از دهستانهای بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع در باختر نجف آباد . جلگه ایست در میان دو کوه موازی معتدل و دارای ۴۸ آبادی و ۳۲ / ۶۳۳ تن سکنه محصول غله بنشن سیب زمینی انگور و بادام صنعت دستی قالی بافی .
۱ - ( اسم ) رنگ میان زرد و بور رنگ بین سرخ و زرد . ۲ - ( صفت ) آنچه برنگ مزبور باشد .
کرن . کرند . کرنده

دانشنامه عمومی

کرون (باواریا). کرون ( باواریا ) ( به آلمانی: Krün ) یک شهر در آلمان است که در بایرن واقع شده است.
کرون ۳۶٫۳۲ کیلومترمربع مساحت دارد ۸۷۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
کرون (بستک). روستای کرون روستای کوچک کوهستانی از توابع دهستان کوخرد در بخش کوخرد هرنگ شهرستان بستک و در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع است. کرون در ته دره کرون قرار دارد. این روستا در شمال غربی هرنگ و در ۱۰ کیلومتری زیر کوه ناخ واقع است.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، جمعیت این روستا ۱۸ نفر ( ۴ خانوار ) بوده است. اهالی روستا از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی می باشند و به زبان فارسی و به گویش محلی تکلم می کنند؛ و به دامپروری مشغول هستند. پیرامون ۵۰ اصله نخل و نیز چشمه کوچکی در روستا وجود دارد که آبش نسبتاً شیرین است. آب این چشمه برای آشامیدن گوسفندها و آبیاری نخلها استفاده می شود.
شغل اصلی مردم این روستا دامداری است، همچنین از کوهای اطراف روستای خود گیاهان داروئی جمع آوری می کنند و در دهات نزدیک خود می فروشند و از این راه امرار معاش می کنند.
کرون (یکای پول). کرون نوعی یکای پول است که در کشورهای جمهوری چک، دانمارک ( شامل جزایر فارو ) ، ایسلند، نروژ و سوئد به کار می رود. همچنین، تا سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱، کشورهای اسلواکی و استونی نیز از کرون استفاده می کردند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم