کذر

لغت نامه دهخدا

کذر. [ ک َ ذَ ]( ص ) احمق. ابله. نادان. مرد ابله. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(کَ ذَ ) (ص . ) احمق ، ابله ، نادان .

فرهنگ فارسی

( صفت ) احمق ابله نادان : [ برین شش ره آمد جهان را گذر چنین دان که گفتم ترا ای کذر . ] ( خجست. سرخسس )

ویکی واژه

احمق، ابله، نادان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال فرشتگان فال فرشتگان فال نخود فال نخود