کج تابی

لغت نامه دهخدا

کج تابی. [ ک َ ] ( حامص مرکب ) بدرفتاری. پیچیدگی. سوء سلوک. ( یادداشت مؤلف ).
- کج تابی کردن با کسی ؛ بدرفتاری کردن با وی. سوء سلوک داشتن با او.

فرهنگ معین

( ~ . ) (حامص . ) بدرفتاری کردن .

فرهنگ فارسی

بد تا کردن بد رفتاری کردن .

ویکی واژه

بدرفتاری کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم