لغت نامه دهخدا
گه چو کابوسی نماید ماه را
گه نماید روضه قعر چاه را.مولوی.|| نوعی از آرامش. ( از منتهی الارب ). || ( ص ) احمق و ابله باشد. ( اوبهی ). ابله و نادان نیز نوشته اند. ( غیاث ).
کابوس. ( اِخ ) کبوجیه در قرون بعد کبوج ، کبوز، کبوس و کابوس ( قابوس ) شده. ( ایران باستان ج 1 ص 479 ). و رجوع به قابوس و کبوجیه شود.