چپر

لغت نامه دهخدا

چپر. [ چ َ پ َ / چ َپ ْ پ َ ] ( اِ ) خانه و دیواری باشد که از چوب و علف سازند. ( برهان ). دیواری که از چوب و علف و نی سازند. ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ).خانه و دیواری که از علف و نی سازند. ( جهانگیری ).
خانه و دیواری باشد که از چوب و علف و نی سازند. ( آنندراج ). و آن خانه چوب و علف را «کپر» نیز گویند و در پارسی آن اصل است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). خانه ای که از علف و نی سازند که اکنون در تکلم «کپر» است. ( فرهنگ نظام ). دیواری که از علف و نی باشد. ( فرهنگ نظام ). دیوارگونه ای که از ترکه و خارو علف سازند. حائطی از خار یا سر شاخه ها و شاخه های درهم. پرچین :
آب چون مردان جنگی در زره
باغ چون دیوار شهر اندر چپر.پوربهای جامی ( از جهانگیری ).کنار جوی از سبزه چپر بست
میان کوه از لاله کمر بست.استاد ( از جهانگیری ). || حلقه و دایره ای که از مردم و حیوانات دیگر کشیده شده باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). حلقه و دایره باشد. ( جهانگیری ). بمعنی دائره و حلقه نیز آمده. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). مجازاً مطلق حلقه. ( فرهنگ نظام ) :
چپّرزده میدیدم گرد تو رقیبان را
آهی زدم و گفتم تخم چپری سوزد.جامی ( از انجمن آرا ).فریاد که وقت خط درآوردن تست
بر گل ز بنفشه چپّر آوردن تست
ما را بعتاب و کینه سبلت چه کنی
سبلت کن ما ریش برآوردن تست.شمس الدین باقانی ( از لباب الالباب ). || پوست پاره هایی را گویند که بندبافان و نواربافان ، تار ابریشم و ریسمان را بر آن کشند، و هر مرتبه که پود را بگذرانند آنها را بگردانند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ). و این قسم بند و نوار را چپرباف گویند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ). و چپرباف ، هر چه باین طریق بافته شود. ( ناظم الاطباء ). || بمعنی دیواری است که از چوب و خاک در برابر قلعه برای تسخیر آن سازند و در پناه آن جنگ کنند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دیواری که در برابر قلعه از خاک و چوب برای تسخیر آن میساختند. ( فرهنگ نظام ) : لشکر مغول پیرامن نهر فرودآمدند و چپر بستند. ( ذیل جامع التواریخ رشیدی ). هولاکوخان بر باب الانطاکیه نزول فرمود و پیرامون شهر چپر بستند. ( ذیل جامع التواریخ رشیدی ).

فرهنگ معین

(چَ پَ ) (اِ. ) ۱ - دیواری ساخته شده از چوب و علف و شاخه های درخت ، پرچین . ۲ - گروهی از مردم یا جانوران که دایره وار گرد هم آمده و حلقه زده باشند.

فرهنگ عمید

= چاپار
۱. دیواری که از چوب و علف و شاخه های درخت درست می کنند، پرچین.
۲. نرده.
۳. کلبۀ کوچکی که از شاخه های درخت و گیاه های خشک درست می کنند، کپر.
۴. گروهی انسان یا حیوان که دایره وار گرد آمده و حلقه زده باشند.
۵. وسیله ای در دستگاه پارچه بافی و نواربافی که سرتارهای نوار را به آن می بندند.
۶. چرخ خرمن کوبی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- دیواری که از چوب و علف و شاخه های درخت سازند پر چین . ۲- گروهی از مردم یا جانوران که دایره وار گرد هم آیند و حلقه زنند.
دهی است جزئ دهستان چای پاره بخش حوم. شهرستان زنجان ٠

ویکی واژه

دیواری ساخته شده از چوب و علف و شاخه‌های درخت، پرچین.
گروهی از مردم یا جانوران که دایره وار گرد هم آمده و حلقه زده باشند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم