چشم شور

لغت نامه دهخدا

چشم شور. [ چ َ / چ ِ م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چشم بد که زود اثر کند. ( آنندراج ). چشمی که بچیزها چشم زخم زند. ( فرهنگ نظام ). چشمی که بشوری و چشم زخم زنی مشهور است و اشخاص یا اشیاء را به نگاه خود آسیب رساند. دیده شور. نظر شور. نگه شور :
آبی جز آب تیغ که از چشم شور خلق
لب تشنه را گره نشود در گلو کجاست.صائب ( از آنندراج ).|| چشم حسود. ( فرهنگ نظام ).
چشم شور. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) در تداول عامه ، آلتی برای شست و شوی چشم. لهجه عامیانه چشم شوی. ظرفی از بلور یا غیر آن که دهانه اش بفراخی چشمی عادیست ، و در آن داروی مایع ریزند و چشم را بدان شویند. ظرف چشم شویی. رجوع به چشم شوی و چشم شوری و چشم شویی شود.

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) چشمی که از آن چشم زخم به کسی یا چیزی برسد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه چشم زخم زند .
چشمی که بشوری و چشم زخم زنی مشهور است و اشخاص یا اشیائ را به نگاه خود آسیب رساند ٠
چشم بد، چشمی که بکسی یاچیزی آسیب برساند

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:چشم زخم

ویکی واژه

چشمی که از آن چشم زخم به کسی یا چیزی برسد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال انبیا فال انبیا فال احساس فال احساس