افجع

لغت نامه دهخدا

افجع. [ اَ ج َ ] ( ع ن تف ) فجیعتر. ( یادداشت بخط مؤلف ).

جمله سازی با افجع

پریشان و روحی من القلب احزن خروشان و قلبی من الروح افجع
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت