چرند

لغت نامه دهخدا

چرند. [ چ َ رَ] ( ص ، اِ ) حرف پوچ و بی معنی ، و گاهی با لفظ «پرند» بهمین معنی استعمال میشود. ( فرهنگ نظام ). سخن پوچ و بیهوده. هذیان. سخن مهمل و بی معنی. پرت و پلا. سخن یاوه. حرف مفت. چرت و پرت. چرند و پرند. رجوع به چرند و پرند و چرند گفتن شود. || حیوان چرنده و چارپا. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(چَ رَ ) (ص . ) بیهوده ، یاوه .

فرهنگ عمید

سخن بیهوده و بی معنی، یاوه.
* چرند بافتن: (مصدر لازم ) [عامیانه، مجاز] = * چرند گفتن* چرندوپرند: ‹چرندپرند› [عامیانه] سخن بیهوده و بی معنی، یاوه.
* چرند گفتن: (مصدر لازم ) [عامیانه] سخن بیهوده و بی معنی گفتن، یاوه گفتن.

فرهنگ فارسی

یاوه، بیهوده، سخن بیهوده، چرندوپرند
( صفت ) بیهوده یاوه سخن بی معنی .

ویکی واژه

بیهوده، یاوه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم