پیکارگاه

لغت نامه دهخدا

پیکارگاه. [ پ َ / پ ِ ] ( اِ مرکب ) میدان جنگ. جنگ جای. پیکارگه. حربگاه. رزمگاه :
سه راه است از ایدر بدان بارگاه
که ارجاسپ خواندش به پیکارگاه.فردوسی.دوزخی شد عرصه پیکارگاه
که در آن پیکارگه خنجر کشید.مسعودسعد.

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) میدان جنگ ، رزمگاه .

فرهنگ عمید

جای پیکار، میدان جنگ، رزمگاه.

ویکی واژه

میدان جنگ، رزمگاه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال نخود فال نخود فال اوراکل فال اوراکل فال تخمین زمان فال تخمین زمان