پلان

پلان. [ ] ( اِ ) خوگیر زین. عرقگیر. ( آنندراج ).

(پِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - طرح، نامه. ۲ - تصویر افقی مجموعة ساختمانی زمین یا جزییات ساختمان. ۳ - صحنه ای از یک فیلم که در یک نوبت و بدون قطع فیلم برداری شده است، نما (فره ).
(پَ ) ( اِ. ) خوی گیر زین، عرق گیر.

۱. نقشۀ کوچک افقی یک ساختمان که درآ« تمام جزئیات نشان داده می شود.
۲. (هنر ) در سینما، صحنۀ ساکن یا متحرکی که بدون قطع کردن و در یک نوبت فیلم برداری می شود.
۳. نقشۀ ساختار یک ساختمان، یک دستگاه، یک نوشته و مانند ان ها.

( اسم ) خوی گیر زین عرق گیر.

پلان (ترسیم). پلان ( Plan ) مجموعه ای از طراحی یا دیاگرام های دو بعدی مورد استفاده برای توصیف یک محل یا شی ء یا برای برقراری ارتباط ساختمان سازی یا دستور العمل های ساخت است. معمولاً پلان ها روی کاغذ کشیده می شوند یا روی کاغذ چاپ می شوند اما آن ها می توانند به صورت یک فایل دیجیتالی نیز حضور داشته باشند. پلان ها معمولاً برای اهداف تکنیکالی مانند معماری، مهندسی یا نقشه کشی استفاده می شوند. هدف آن ها در این رشته ها گرفتن تمام ویژگی های هندسی از یک سایت، ساختمان، محصول یا یک شیء، با دقت تمام است. پلان ها می توانند برای ارائه یا جهت گیری اهداف نیز مورد استفاده قرار گیرند. هدف نهایی از پلان، یا به تصویر کشیدن یک مکان یا یک شی ء موجود است یا برای انتقال اطلاعات کافی یک ذهن خلاق به یک سازنده یا تولیدکننده برای تحقق بخشیدن طرح مورد نظر می باشد.
پلان (چابهار). پُلّان، شهری در بخش پلان شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان ایران است. این شهر، مرکز بخش پلان است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر پلان برابر با ۱٬۰۴۴ نفر ( ۲۸۳ خانوار ) بوده است.

پَلان
شهری در استان سیستان و بلوچستان، شهرستان چابهار، و مرکز اداری بخش پَلان. با ارتفاعی حدود ۳۰ متر، در دشتی در ۴۳۵کیلومتری جنوب زاهدان و ۵۸کیلومتری شمال شرقی چابهار، سر راه چابهار به پیرسهراب، قرار دارد. رودخانۀ کاجو از کنار آن می گذرد. اقلیم آن گرم و خشک است.
پلان (معماری). پِلان (معماری) (plan)
در نقشه کشی معماری، صفحه ای که با بُرش افقی، ساختمان را قطع کند و دیوارها، درها، پنجره ها و سایر بخش های آن را نشان دهد.

طرح، نامه.
تصویر افقی مجموعة ساختمانی زمین یا جزییات ساختمان.
صحنه‌ای از یک فیلم که در یک نوبت و بدون قطع فیلم برداری شده‌است، نما (فره)
خوی گیر زین، عرق گیر.