پراگنده شدن

فرهنگ معین

( ~. شُ دَ )(مص ل . ) ۱ - پخش شدن ، پاشیده شدن . ۲ - متلاشی شدن . ۳ - آواره شدن . ۴ - نامنظم شدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- پخش شدن پرت وپلا شدن ولو شدن پاشیده شدن پاچیده شدن پریشیده شدن انتشار یافتن متفرق شدن تفرق. ۲- متلاشی شدن از خان ومان دور افتادن. ۴- دور شدن جدا شدن از بین رفتن . ۵- نامنظم شدن نامرتب شدن مشوش شدن . ۶- رواج یافتن رایج شدن . یا پراگنده شدن خبر.شایع شدن آن انتشار آن . یا پراگنده شدن نام کسی . مشهور شدن او .

ویکی واژه

پخش شدن، پاشیده شدن.
متلاشی شدن.
آواره شدن.
نامنظم شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال انبیا فال انبیا