اصطلاح باستانی و اشاره به سرزمینی معلوم تحت عنوان مز. ورمز ممکن است به دو قسمت ور که در اینجا کنایه از مرز و محدوده است با صفت مَز که به یک گروه قومی، قبیلهای احتمالا متافیزیک اشاره دارد. نمیده، دهنده نیست. هر ناقارد اِلِییَن وَرمَز. هر کاری بکنی پس نمیده.