وارن. [ رَ / رِ ] ( اِ ) آرنج را گویند که بندگاه ساعد و بازوست و به عربی مرفق خوانند. ( برهان ). آرنج باشد. ( جهانگیری ). وارنج. ( ناظم الاطباء ). بند میان پیش دست و بازو. ( صحاح الفرس ) : زمانی دست کرده جفت رخسار زمانی جفت زانو کرده وارن.آغاجی ( از صحاح الفرس ).الارتفاق ؛ بر وارن تکیه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). وارن. [ رُ ] ( ص ) مخفف وارون که باژگونه باشد و به عربی عکس گویند. ( برهان ). وارون. باژگونه. زیر و زبر. ( ناظم الاطباء ). || نحس و شوم و باژگونه. ( از یادداشت مؤلف ). وارن. [ رِ ] ( اِخ ) هوارد کروسبی. روانشناس معاصر امریکایی ، استاد دانشگاه پرینستن متولد در 1867 م. و متوفی در 1934. ( وبستر ). وارن. [ رُ] ( اِخ ) شاعر و نویسنده ٔلاتینی ( 27 - 116 ق. م. ) متولد ردت . وی بسبب داشتن اطلاعات جامع و وسیع بزرگترین دانشمند عصر خویش بود. از آثار مهم او بجز سه کتاب درباره اقتصاد روستایی چیزی در دست نمانده است. وارن. [ رُ ] ( اِخ ) ترنتیوس کنسول روم در قرن سوم ق. م. و همکار پل امیل بود. وی به سال 216ق. م. با آنیبال سردار کارتاژی در کان نبرد کرد و در آن کارزار شکست خورد.
فرهنگ معین
(رَ یا ر ) (اِ. ) آرنج ، مرفق .
فرهنگ عمید
= آرنج: زمانی دست کرده جفتِ رخسار / زمانی جفتِ زانو کرده وارن (آغاجی: شاعران بی دیوان: ۱۹۵ ).
فرهنگ فارسی
سردار وسیاستمدار رومی . در ۲۱۶ ق م. با همکاری پل امیل کنسول روم بود . از نحوه جنگ فابییوس با آنیبال ناشکیبا شد و خود به جنگ آنیبال شتافت ولی در نبرد کان که در ۲۱۶ ق م . رخ داد شکست خورد . مرفق، آرنج، آرن وارنج هم گفته شده است ( صفت ) ۱ - باژگونه وارونه . ۲ - نحس شوم . شاعر و نویسنده لاتینی متولد در رات وی بسبب داشتن اطلاعات جامع و وسیع بزرگترین دانشمند عصر خویش بود از آثار مهم او بجز سه کتاب درباره اقتصاد روستایی چیزی در دست نمانده است .
دانشنامه عمومی
وارن (آرکانزاس). وارن ( آرکانزاس ) ( به انگلیسی: Warren, Arkansas ) یک شهر در ایالات متحده آمریکا با جمعیت ۶٬۰۰۳ نفر است که در آرکانزاس واقع شده است. موقعیت جغرافیایی شهرها و مناطق اطراف به شرح زیر است: وارن (موریتز). شهر وارن ( به آلمانی: Waren ) در ایالت مکلنبورگ - فورپومرن در کشور آلمان واقع شده است. وارن (نیو ساوت ولز). وارن ( به انگلیسی: Warren ) یک شهرک در استرالیا است که در وارن شایر واقع شده است.