همخواب

لغت نامه دهخدا

هم خواب. [ هََ خوا / خا ] ( ص مرکب ) دو تن که در یک بستر خوابند. || ملازم. همراه. که پیوسته باکسی باشد : با این همه چهار دشمن متضاد ازطبایع با وی همراه ، بلکه همخواب. ( کلیله و دمنه ).
|| آمیخته. مخلوط :
گلت چون با شکر همخواب گردد
طبرزد را دهان پرآب گردد.نظامی.

فرهنگ عمید

زنی که با شوهر خود در یک بستر می خوابد، هم بستر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم