هرزه درای

لغت نامه دهخدا

هرزه درای. [ هََ زَ / زِ دَ ] ( نف مرکب ) مرکب از هرزه + درای که مخفف دراینده است. ( حاشیه برهان چ معین ). کنایت از پوچ گوی و هرزه گوی و یاوه گوی باشد. ( برهان ). پرگوی و یاوه گوی. ( ناظم الاطباء ) :
در کاروان ما جرس قال و قیل نیست
راه سخن به هرزه درایان نمیدهیم.صائب تبریزی.

فرهنگ معین

( ~ . دَ ) (ص فا. ) بیهوده گوی ، پرگوی .

فرهنگ عمید

یاوه گوی، بیهوده گوی، هرزه خای.

فرهنگ فارسی

( هرزهدرا ی ) (صفت ) آنکه بیهوده گوید

ویکی واژه

بیهوده گوی، پرگوی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال تماس فال تماس فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت