نجوش

لغت نامه دهخدا

نجوش. [ ن َ ]( نف ) در تداول ، دیرآشنا. مردم گریز. دیراُنس. که به زودی و به آسانی با کسان انس و الفت نگیرد. که با مردم نجوشد. که با آشنایان و کسان ، گرم و مهربان نیست.

فرهنگ معین

(نَ ) (ص فا. ) (عا. ) گوشه گیر، مردم گریز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه کمتربامردم آمیزش کندمرم گریزدیر آشنا: خودرای وکله خشک وبدتراز آن کینه یی ونجوش بود.

ویکی واژه

(عا.)
گوشه گیر، مردم گریز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال نوستراداموس فال نوستراداموس استخاره کن استخاره کن فال ای چینگ فال ای چینگ