مکیدنی

لغت نامه دهخدا

مکیدنی. [ م َ دَ ] ( ص لیاقت ) آنچه قابل مکیدن باشد. چیزی که مکیدن را سزد. شایسته مکیدن : قرص مکیدنی.

فرهنگ فارسی

آنچه قابل مکیدن باشد . چیزی که مکیدن را سزد .

فرهنگستان زبان و ادب

{lozenge, troche, morsulus, rotula, trochiscus} [علوم دارویی] یکی از شکل های دارویی جامد که معمولاً شیرین است و به تدریج در دهان حل می شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال چای فال چای فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت