مهمانکده

لغت نامه دهخدا

مهمانکده. [ م ِ ک َ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) مهمانخانه. مهمان سرای :
روزاز سر ره رحیل کرده
مهمانکده ها سبیل کرده.خاقانی ( تحفةالعراقین ص 31 ).سرای جهان کیست مهمانکده
که جودش درو میهمان آمده.ابوطالب کلیم.

فرهنگ عمید

مسافرخانه: ( روز از سر ره رحیل کرده / مهمانکده ها سبیل کرده (خاقانی۲: ۳۴ ).

فرهنگ فارسی

مهمانخانه، مهمانسرا، جای پذیرایی ازمهمان

فرهنگستان زبان و ادب

{boarding house, pension (fr. )} [گردشگری و جهانگردی] اقامتگاهی که از مسافران یا مشتریان خود به طور کامل یا نیمه کامل پذیرایی کند متـ . شبانه روزی

دانشنامه عمومی

مهمانکده یا پانسیون ( /pɒ̃ˈsjɒ̃/ ; فرانسوی:  ) اقامتگاهی است که از مسافران یا مشتریان خود به طور کامل یا نیمه کامل پذیرایی کند.

ویکی واژه

اقامتگاهی که از مسافران یا مشتریان خود به‌طور کامل یا نیمه‏کامل پذیرایی کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال پی ام سی فال پی ام سی