لغت نامه دهخدا
- منجر شدن به... ؛ کشیدن به... کشیده شدن به... انجامیدن به... ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
منجر. [ م َ ج َ ] ( ع اِ ) مقصد که از راه تجاوز کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
منجر. [ م ِ ج َ ] ( ع ص ) رجل منجر؛ مرد سخت راننده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). مرد سخت راننده شتر. ( از اقرب الموارد ).