مضج

لغت نامه دهخدا

مضج. [ م ُ ض ِج ج ] ( ع ص ) بانگ و ناله کشنده. ( آنندراج ). فریاد کننده. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) :
خفض و رفع این مزاج ممتزج
گاه صحت گاه رنجوری مضج.مولوی.

فرهنگ معین

(مُ ض ) [ ع . ] (اِفا. ) ناله کننده .

فرهنگ عمید

ناله کننده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ناله کننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی