مسخره کردن

لغت نامه دهخدا

مسخره کردن. [ م َ خ َ رَ / رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مضحکه کردن. ریشخند نمودن. استهزا کردن. فسوس نمودن. افسوس کردن. اضحوکه قرار دادن : تو روح را مسخره کرده ای. ( سایه روشن صادق هدایت ص 19 ).

فرهنگ فارسی

ریشخند نمودن

ویکی واژه

sfottere
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت فال انگلیسی فال انگلیسی