مسافربری

لغت نامه دهخدا

مسافربری. [ م ُ ف ِ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل مسافر بردن. عمل بردن مسافر از نقطه ای به نقطه ای دیگر. || مؤسسه حمل مسافران. بنگاه مسافربری.
- بنگاه مسافربری ؛ مؤسسه ای که به شغل نقل و انتقال مسافران به نقاط مختلف بپردازد.

فرهنگ معین

( ~ . بَ ) (اِمر. ) مؤسسه ای که کارش بردن مسافران است .

فرهنگ فارسی

بنگاه مسافربری . گاراژی که مسافران را از شهری بشهری برد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تماس فال تماس فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت