مروج. [ م ُ ] ( ع اِ ) ج ِ مَرج. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). چمنها. چراگاهها. رجوع به مرج شود. مروج. [ م ُ رَوْ وِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود. روائی دهنده. ( از منتهی الارب ). کسی که کالاها و درمها را ترویج دهد. ( از اقرب الموارد ). ترویج کننده. روائی بخشنده متاع و درم. آنکه سبب شود روائی و انتشار چیزی را. - مروج الاحکام ؛ ترویج کننده احکام. لقبی است برای دسته ای از روحانیان که ردیف واعظ، مذکر، مسأله گو و مانند آن است. - مروج علوم ؛ روائی دهنده و منتشر کننده علوم. ( ناظم الاطباء ). مروج. [ م ُ رَوْ وَ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از مصدر ترویج. رجوع به ترویج شود. روائی یافته. ( منتهی الارب ).