مرتباً

لغت نامه دهخدا

( مرتباً ) مرتباً. [ م ُ رَت ْ ت َ بَن ْ ] ( ع ق ) پیاپی. پی در پی. به ترتیب. متوالیاً. || با نظم و ترتیب. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

( مرتباً ) (مُ رّ تَّ بَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) ۱ - با ترتیب و نظم . ۲ - پی در پی ، پشت سر هم .

فرهنگ فارسی

۱- با ترتیب و نظم . ۲- پی در پی پشت سرهم : مرتبا نامه های او بمن میرسید .
پیاپی

ویکی واژه

با ترتیب و نظم.
پی در پی، پشت سر هم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال پی ام سی فال پی ام سی فال انبیا فال انبیا فال تخمین زمان فال تخمین زمان