مخزوم

لغت نامه دهخدا

مخزوم. [م َ ] ( ع ص ) سوراخ کرده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). سوراخ کرده بینی. ( ناظم الاطباء ). || مقطوع : شراک مخزوم ؛ ای مقطوع. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) سوراخ کرده ، کسی که بینی اش سوراخ شده باشد.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- سوراخ کرده ( بینی و جز آن ) . ۲ - کسی که بینی اش سوراخ شده باشد .

ویکی واژه

سوراخ کرده، کسی که بینی اش سوراخ شده باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ورق فال ورق