مختبر. [ م ُ ت َ ب ِ] ( ع ص ) کارآزموده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). مختبر. [ م ُ ت َ ب َ ] ( ع ص ) آزموده شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اختبار و ماده قبل شود. || آگاهی به چیزی.( آنندراج ). و رجوع به اختبار شود. || پرگوشت. جمل مختبر؛ کثیراللحم. ( از ذیل اقرب الموارد ).