مبارات

لغت نامه دهخدا

مبارات. [ م ُ ] ( ع مص ) برابری و نبرد کردن با کسی در کاری. همچشمی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : پلنگ کبر او که با شیر فلک مبارات می کرد بر دست روباه مکر و خدیعت روزگار گرفتار آمد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 164 ). عدد رؤوس ایشان با اقطار باران نیسان مبارات می نمود. ( جهانگشای جوینی ). و الحق بروج آن با فلک البروج در مبارات آمده. ( جهانگشای جوینی ). بعد از این ترا از ممارات و مبارات کشتی معاف داشتم. ( جهانگشای جوینی ). رجوع به مباراة شود. || ( اصطلاح فقهی ) نوعی طلاق است مانند طلاق خلع و اختلاف آن با خلع آن است که اولاً در مبارات کراهت از دو طرف است. یعنی زن و مرد هر دو مایل بزندگی باهم نیستند در صورتی که در طلاق خلع زن از مرد کراهت دارد و دیگر اینکه در طلاق خلع مالی را که زن به شوهر می بخشد جائز است عین مهر باشد یا کمتر و یا بیشتر ازآن ، و در طلاق مبارات مال نباید زائد بر مهر باشد.
مباراة. [ م ُ ] ( ع مص ) ( از«ب رء» ) با هم جدا گردیدن و با زن صلح کردن بر جدائی. ( منتهی الارب ). صلح کردن با زن خود بر جدائی و تفریق. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به معنی دوم مبارات شود.
مباراة. [ م ُ ] ( ع مص ) ( از «ب ری » ) برابری و نبرد نمودن با کسی در کاری. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به معنی اول مبارات و مباراءة شود.

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع . مباراة ] (مص ل . ) بری شدن از یکدیگر، بیزار شدن از هم .

فرهنگ عمید

۱. (فقه، حقوق ) نوعی طلاق به علت از هم بیزار شدن زن و مرد.
۲. [قدیمی] ادعای برابری نمودن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بری شدن از یکدیگر بیزار گردیدن از هم . یا طلاق مبارات . عبارتست از اینکه زن و شوهری که از هم بیزار گشته اند توافق کنند که زن بخشی از مهری. خود را بشوهر ببخشد و طلاق بگیرد و شوهر نیز از آنچه که قبلا بزن داده صرف نظر نماید . مبارات مانند خلع است در شرایط و احکام و امتیاز آن با خلع در امور ذیل است : اولا در مبارات کراهت از دو طرف است و در خلع تنها کراهت از طرف زن است . بنابراین در خلع زن گذشته از بذل مهر جایز است که در مقابل طلاق بشوهر چیزی اضافه از مهر بدهد و در مبارات زن تنها باید مهر خود را بذل کند چون اختلاف دو طرفی است . ثانیا در مبارات بعد از صیغ. مبارات طلاق هم جاری میشود و صیغ. مبارات باراتک علی کذافانت طالق است . ۲ - دعوی برابری کردن چشم همچشمی داشتن : والحق بروج آن با فلک البروج در مبارات آمده ...
برابری و نبرد کردن با کسی در کاری

ویکی واژه

مباراة
بری شدن از یکدیگر، بیزار شدن از هم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال سنجش فال سنجش استخاره کن استخاره کن فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی