لوح ناخوانده

لغت نامه دهخدا

لوح ناخوانده. [ ل َ / لُو خوا / خا دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) که لوح نخوانده باشد. که مبادی نخستین خواندن نداند. در فرهنگ سکندرنامه مراد از لوح ناخوانده ، شعرای خام است. ( آنندراج ). || کنایه از علم لدنی باشد و آن مخصوص پیغمبران و امامان است. ( برهان ). در بعض شروح ، مراد از کتب غیرمروج و در بعض شروح کنایه از لوح محفوظ است. ( غیاث ).

فرهنگ معین

( ~ خا دِ ) [ ع - فا. ] (اِمف . ) درس نخوانده .

فرهنگ فارسی

( اسم ) درس نخوانده .

ویکی واژه

درس نخوانده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال اوراکل فال اوراکل فال تک نیت فال تک نیت