لغت نامه. [ ل ُ غ َ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) فرهنگ. دیکسیونر . کتاب لغت. قاموس اللغة : اردشیربن دیلمسپار النجمی الشاعر از من که ابومنصور علی بن احمد الاسدی الطوسی هستم لغت نامه ای خواست ، چنانکه بر هر لغتی گواهی بود از قول شاعری از شعرای پارسی. ( اسدی طوسی در مقدمه لغت نامه ).
فرهنگ معین
( ~ . مِ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) واژه نامه ، فرهنگ ، کتاب لغت .
فرهنگ عمید
کتابی که شامل لغات، ترکیبات و اصطلاحات یک زبان باشد، کتاب لغت، فرهنگ.
فرهنگ فارسی
( اسم ) کتابی که شامل لغات یک زبان است کتاب لغت فرهنگ قاموس : اردشیر بن دیلمسپار النجمی الشاعر ادام الله عزه از من - که ابومنصورعلی ابن احمد الاسدی الطوسی هستم - لغت نامه ای خواست چنانکه بر هر لغتی گواهی بود از قول شاعری از شعرا ی پارسی ... فرهنگ دیکسیونر . کتاب لغت